ketvirtadienis, gruodžio 21, 2006

معنويت را از ياد نبريم

همه كساني كه از شرق و غرب عالم به ديدن آثار قديمي ايران مخصوصاً آثار تاريخي اصفهان مي آيند در خاطرات و نوشته هاي خود از يك راز مهم پرده برمي دارند، در كتاب هاي خود مي نويسند : در مساجد و معابدي كه درايران مشاهده مي كنيم آثاري از معنويت به چشم مي خورد، تمام هنرمندان ايراني با انگيزه اي سرشار از معنويت آثار هنري خود را خلق مي كنند. به هر نقطه اي ازآثارتاريخي كه نگاه مي كنيد به همراه كاشيكاري ها، منارها، گنبدهاي نيلگون، صحن نمازخانه ها و معابد، معنويت را با چشم هاي روشن و پاك مي بينيد، اين انگيزه ي ماورايي درآجرها، خشت ها، قطعه هاي چوب رشته هايي كه پنجره هاي معابد را زينت داده اند خواهيد ديد، گويي هر ذره اي از خاك و آجر اين ساختمان با ياد خدا، نام خدا و سخن خدا كنار هم قرار گرفته اند، سازندگان اين بناهاي باشكوه، از ايمان پرتواني برخوردار بوده اند.علاوه بر آثار تاريخي كه بايد براي هر قطعه اي ازآن مقاله ي جداگانه،- به قلم شيفته گان هنرآگاهان خبره و هنرشناسان صاحب قلم – به رشته تحرير درآيد، صنايع دستي كه با دين و مذهب آميخته است، آب و رنگ و بوي عطرآگين ايمان را عرضه مي كند.در زمان ما كساني كه تنها به معماري مساجد و آثار مذهبي مي پردازند كه از يك روحيه خدايي برخوردار مي باشند بسياري از افراد را مي بينيم كه در مساجد، معابد، زيارتگاهها، تكيه ها، حسينيه ها و آثارمذهبي حضور پيدا مي كنند و با ديدن ساختمان ها، منارها، گنبدها، راهروها،كتيبه ها، كاشيكاري هاي اطراف محراب به شورو وجد عاطفي معنوي توصيف ناپذيري مي رسند.عده ي زيادي از مردم ما بخصوص هنگام حضور در اين مراكز و در زمان هاي خاص دست به ايثارگري مي زنند اين ايثارگري ها گاهي با پرداخت مبلغ قابل ملاحظه اي پول يا صرف وقت همراه است. عده اي به رايگان در اين مراكز كار مي كنند، يا وسايل زندگي خود را براي مدت مشخصي به اين مراكز امانت مي سپارند و يا وقف مي كنند از اين قبيل فعاليت ها زياد به چشم مي خورد كه مي تواند در مورد هر يك از اين فعاليت ها كتابها نوشت.همين مردم را مي بينيم در امورخيريه شركت مي كنند، مبلغ قابل ملاحظه اي از پول هاي خود را براي سرپرستي ايتام مي پردازند، گاهي به خانواده هاي بي سرپرست و بينوا كمك مي كنند، پول هاي خود را در حساب هاي قرض الحسنه ي مردمي مي سپارند تا به نيازمندان قرض داده شود به بيماران كليوي كمك مي كنند براي خانواده هاي نيازمند جهيزيه فراهم مي كنند كه اين خود فصل ديگري از فعاليت هاي خيرخواهانه ي مردم است.اين ها جلوه هاي گوناگوني از امور معنوي مردم است كه جاي خوشبختي و شادماني است، اما سؤالي كه حائز اهميت است و همه علاقه مندان به پيشرفتهاي علمي و اخلاقي مخصوص جامعه شناسان بايد آنرا پاسخ دهند، اين است كه چرا همين مردم اين معنويت و گذشت و ايثار را در كارخانه هاي توليدي بكار نمي گيرند؟ چرا از اين نيروي معنوي در كاري كه بر عهده ي ما در جامعه نهاده شده است بهره نمي گيريم، چرا در انجام وظيفه اين ايثار و گذشت را به دست فراموشي مي سپاريم؟ چرا در خريد و فروش و ساير معاملات، فراموش مي كنيم كه بايد گذشت داشته باشيم؟ چرا در رانندگي، قوانين مربوطه را زير پا مي گذاريم؟ چرا سرساعت در محل كار حاضر نمي شويم؟ و چرا به هنگام خارج شدن از محل كار زمان را رعايت نمي كنيم؟ وچرا درطول مدتي كه بايد درمحل كارحضور داشته باشيم، به اندازه ي مقرر كار نمي كنيم؟ آيا هريك از ما به اندازه ي هريك از ژاپني ها، هندي ها، كره اي ها، مالزي ها و... كارمي كنيم؟ آيا بخوبي وظيفه خود را مي شناسيم؟مي دانيم آقاي «كونوسوكي ماتسوشيتا» نام كتاب خود را «نه براي لقمه اي نان» نهاده است، راستي چرا؟ از ديدگاه او( كه شايد تكيه گاه ايماني عظيمي مانند تكيه گاه ما مسلمانان نداشته باشد) نبايد براي لقمه اي نان تلاش كرد هدف كارهايي كه انجام مي دهيم خيلي بالاتراز اين است كه تنها بخواهيم براي پرشدن شكم اين همه تلاش كنيم.گويا آقاي ماتوشيتا از انجيل الهام گرفته كه مي گويد:«انسان نه تنها براي لقمه اي نان كار مي كند، كه براي خدا كارمي كند»انسان با داشتن اين همه عظمت و قدرت انديشه و نيروي معنوي بايد از امكانات خود بطورمثبت بهره برداري نمايد، لقمه اي نان، اين جسم خاكي را پايدار نگه مي دارد، انسان نبايد اين قدر غرق ماديات شود، بلكه بايد از همه مواهب الهي، از نيروي عظيم دروني خود گرفته تا مواهب طبيعي خود همه را بايد در راه سعادت واقعي خود و ديگران به كار برد. چرا از ذخائر معنوي خود بهره نمي گيريم، چرا معنويت خود را در صنعت به كار نمي بريم، چرا از اخلاق خود در تكنولوژي استفاده نمي كنيم؟ چرا معنويات را فقط به مساجد، معابد، زيارتگاهها اختصاص داده ايم، چرا به محيط كارخود كه مي رسيم، در واحد صنعتي، خدماتي، كشاورزي، و حتي در بين راه در رانندگي با معنويت و خدا و بزرگان دين خداحافظي مي كنيم، ممكن است در مساجد و معابر، پول خرج كنيم به مردم به مناسبت ويژه اي چاي و شيريني و غذا بدهيم، يا بمناسبت اعياد عيد مذهبي يا تولد يا شهادت بزرگي از بزرگان اين خيرات بدهيم، به يك نفر، دو نفر، صد نفر، هزار نفر، غذا بدهيم، ممكن است قرباني كنيم و گوشت قرباني را به نيازمندان يا خويشاوندان و همسايگان بدهيم و از اين انفاق يا مساعدت خوشحال هم بشويم، اما از اين بذل و بخشش در محل كار، بازار، خيابان و محيط كار دريغ مي ورزيم كنيم. چرا دو شخصيتي يا چند شخصيتي هستيم؟ممكن است فضايل اخلاقي و كمالات نفساني را به زبان جاري كنيم، بيان كنيم، درباره آنها داد سخن بدهيم، مقاله بنويسيم، سخنراني هاي مفصل ارائه بدهيم، اما در عمل آنها را به كار نبريم، و نمي دانيم كه اين كارها وقتي نتيجه مي دهد كه عمل كنيم.همه ما مي دانيم كه « لَيْسَ للانسان الّا ما سَعي » آنچه به انسان مي رسد تنها نتيجه كارو كوشش و فعاليت خود اوست. و هيچ كس بارديگري را به دوش نمي كشد، و هر كس به هر جا مي رسد تنها دراثر تلاش و كوشش خود اوست. اگر كار و كوشش همگاني شود و همه در يك راستا و يك جهت حركت كنيم، مي توانيم اميدوار باشيم كه زندگي ما توأم با نيكبختي و سعادت همراه گردد. و الا از حرف زدن ها و اين همه تكرار مكررات هيج نتيجه اي حاصل نخواهد
شد
سعديا گرچه سخندان و نصيحت گويي به عمل كار برآيد به سخنداني نيست.
a.dehkordi
اصل مطلب
www.iranika.ir گرفته شده از بلاگ حقیقت *

trečiadienis, gruodžio 13, 2006

!!!!!!!!

JOME SHAB SAATE 10 KE MAMANAM MAN RA AZ KHAB SEDA ZAD ANCHONAN TARSIDAM KE YE FARYAD ZADAM VAGHTI FARYAD ZADAM KHAHARAM HAM SHORO KARD JIGH BEZANE . GHALBAM DASHT KANDE MISHOD, BE ZOOR NAFASS MIKESHIDAM HALAM KHEYLI BAD BOOD .BAAD RAFTAM DASTSHOOII VA KOLI GERYE KARDAM JORI KE KASSI NABINE NARAHAT BESHE BAAD....

KHOB INKE CHI DIDAM O CHI SHOD BEMANAD VALI KHEYLI setam hast adam toye khab betarsse va baad 2nbale elat gashtanesh pishe khodesh