šeštadienis, rugpjūčio 26, 2006

! سلام

سلام!
صبح پنجشنبه نوزدهم مرداد مسافرت من همراه خانواده ام شروع شد.شش شب مشهد بودیم، راستش من حدود ده سال بود مشهد نرفته بودم .در شمال هم یک شب گنبد، یک شب ساری ، یک شب نوشهر ، یک شب رامسر و یک شب بندر انزلی بودیم و بعد سه شب تهران بودیم. اینکه شب را می گم برای این هست که مثلا ما تقریبا همه ی روز بابلسر بودیم ولی شب را نوشهر خوابیدیم
می خواستم گزارش روزانه ی هر روزسفر راتوی دفترم بنویسم این قدر خسته می شدم که دیگه حال نوشتن نداشتم برای همین چهار پنج روز را ننوشته ام که باید کاملش کنم البته اگر فرصت کنم
واقعا از اینکه این مدت نتونستم بنویسم از تو دوست خوبم که الان بلاگم را می خونی معذرت می خوام
........... سرم تا یه مدت دیگه خیلی شلوغه ، راستش من ششم، دهم وچهاردهم امتحان دارم (ترم تابستونی).بعدش هم
.در نوشته های بعدی خاطرات سفر را می نویسم